۱۳۸۹ فروردین ۱۵, یکشنبه

ای بنده من

در سطر اوّل لوح مذکور و مسطورست
و در سرادق حفظ اللّه مستور
ای بنده من ملک بی زوال را بانزالی از دست
منه و شاهنشهی فردوس را بشهوتی از دست مده.
اينست کوثر حيوان که از معين قلم رحمن ساری گشته طوبی للشّاربين.

۱ نظر:

  1. آقای فرزان فرامزی؛

    نشانی "ای- میل"شما را ندارم.نوشته سر کار را در کیهان لندن روی وبلاگ خود منتقل کردم و ضمنا" به نشانی مخاطبانم ارسال داشتم همراه با درخواست تکثیرش .امیدوارم بتوانیم مدعیان آزاد اندیشی‌ را به عمل آزاد اندیشانه سوق دهیم.

    متن پیامم را به دریافت کنندگان "ای میل"هایم در زیر ملاحظه میفرمائید.

    شخصا" جامعه‌ای را که در آن "تبعیض عقیدتی"از سوی "اکثریت نسبت به "اقلیت ها"جاری باشد زباله دانی‌ میدانم و نه‌ جامعه انسانی‌.




    به عنوان یک فرد بیخدا و بدون دین و مذهب، خود را همدین و هممذهب همه کسانی اعلام داشته ومیدارم که ستم مسلمانان شیعی زیستشان را جهنمی نموده.

    فریاد منثور هموطنمان را روی وبلاگ بی‌ خواننده خود نهاده‌ام و از مخاطبانم درخواست دارم اگر دچار عقبماندگی ذهنی‌ و تعصبات خرافاتزدگی نیستند دست کم با انعکاس فریاد درد هموطنان بهائی خود ( و دیگر "اقلیت" ها) مرز میان ادعا و عمل را از میان بردارند .

    پاسخحذف