۱۳۸۹ خرداد ۱۰, دوشنبه

يَا ابْنَ الإِنْسانِ

يَا ابْنَ الإِنْسانِ

كُنْتُ فِي قِدَمِ ذاتِي وَأَزَلِيَّةِ كَيْنُونَتِي؛ عَرَفْتُ حُبّي فِيكَ خَلَقْتُكَ، وَأَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مِثالِي وَأَظْهَرْتُ لَكَ جَمَالي.

۱۳۸۹ خرداد ۹, یکشنبه

يَا ابْنَ الرُّوحِ

يَا ابْنَ الرُّوحِ

أَحَبُّ الأَشْيَاءِ عِنْدِي الإنْصافُ. لا تَرْغَبْ عَنْهُ إِنْ تَكُنْ إِلَيَّ راغِباً وَلا تَغْفَلْ مِنْهُ لِتَكُونَ لِي أَمِيناً وَأَنْتَ تُوَفَّقُ بِذلِكَ أَنْ تُشَاهِدَ الأَشْياءَ بِعَيْنِكَ لا بِعَيْنِ العِبادِ وَتَعْرِفَها بِمَعْرِفَتِكَ لا بِمَعْرِفَةِ أَحَدٍ فِي البِلادِ. فَكِّرْ فِي ذلِكَ كَيْفَ يَنْبَغِي أَنْ تَكُونَ. ذلِكَ مِنْ عَطِيَّتِي عَلَيْكَ وَعِنايَتي لَكَ فَاجْعَلْهُ أَمامَ عَيْنَيْكَ.

۱۳۸۹ خرداد ۸, شنبه

يَا ابْنَ الرُّوحِ

يَا ابْنَ الرُّوحِ

فِي أَوَّلِ القَوْلِ امْلِكْ قَلْباً جَيِّداً حَسَناً مُنيراً لِتَمْلِكَ مُلْكاً دائِماً باقِياً أَزَلاً قَدِيماً.

۱۳۸۹ خرداد ۷, جمعه

پایان کلمات مکنونه فارسی

خب دیروز آخرین قسمت از کلمات مکنونه فارسی را هم گذاشتم. هدف از این وبلاگ معرفی کلمات مبارکه مکنونه بود؛ اثری عرفانی که کمتر شناخته شده.
اما بعد از تمام شدن کلمات مکنونه فارسی تصمیم گرفتم که در ادامه همین روند کلمات مکنونه عربی را هم قرار بدهم. امیدوارم که مورد قبول واقع شود.

۱۳۸۹ خرداد ۶, پنجشنبه

ای بنده من

ای بنده من بهترين ناس آنانند که باقتراف
تحصيل کنند و صرف خود و ذوی القربی نمايند حبّاً للّه ربّ العالمين.
عروس معانی بديعه که ورای پرده‌های
بيان مستور و پنهان بود بعنايت الهی و الطاف ربّانی
چون شعاع منير جمال دوست ظاهر و هويدا شد.
شهادت ميدهم ای دوستان که نعمت تمام و حجّت
کامل و برهان ظاهر و دليل ثابت آمد ديگر تا همّت شما
از مراتب انقطاع چه ظاهر نمايد. کذلک تمّت النّعمة عليکم
و علی من فی السّموات و الأرضين و الحمد للّه ربّ العالمين.

۱۳۸۹ خرداد ۵, چهارشنبه

ای بنده من

ای بنده من پست‌ترين ناس نفوسی
هستند که بی ثمر در ارض ظاهرند و فی الحقيقه از اموات
محسوبند بلکه اموات از آن نفوس معطّله مهمله ارجح عند اللّه مذکور.

۱۳۸۹ خرداد ۴, سه‌شنبه

ای بندگان من

ای بندگان من شما اشجار رضوان منيد
بايد باثمار بديعه منيعه ظاهر شويد تا خود و ديگران
از شما منتفع شوند. لذا بر کلّ لازم که بصنايع
و اکتساب مشغول گردند. اينست اسباب غنا
يا اولی الألباب و انّ الأمور معلّقة باسبابها و فضل اللّه
يغنيکم بها. و اشجار بی ثمار لايق نار بوده و خواهد بود.

ای پسر هوی

ای پسر هوی تا کی در هوای نفسانی
طيران نمائی ؟ پر عنايت فرمودم تا در هوای قدس معانی
پرواز کنی نه در فضای وهم شيطانی. شانه مرحمت
فرمودم تا گيسوی مشکينم شانه نمائی نه گلويم بخراشی.

۱۳۸۹ خرداد ۳, دوشنبه

ای فرزند کنيز من

ای فرزند کنيز من از لسان رحمن سلسبيل
معانی بنوش و از مشرق بيان سبحان اشراق انوار
شمس تبيان من غير ستر و کتمان مشاهده نما. تخمهای
حکمت لدنّيم را در ارض طاهر قلب بيفشان و بآب
يقين آبش ده تا سنبلات علم و حکمت من سر سبز
از بلده طيّبه انبات نمايد.

۱۳۸۹ خرداد ۲, یکشنبه

ای پسر انصاف

ای پسر انصاف در ليل جمال هيکل بقا
از عقبه زمرّدی وفا بسدره منتهی رجوع نمود و گريست
گريستنی که جميع ملأ عالين و کروبين از ناله او
گريستند. و بعد از سبب نوحه و ندبه استفسار شد
مذکور داشت که حسب الأمر در عقبه وفا منتظر
ماندم و رائحه وفا از اهل ارض نيافتم و بعد آهنگ
رجوع نمودم ملحوظ افتاد که حمامات قدسی چند
در دست کلاب ارض مبتلی شده‌اند. در اين وقت
حوريّه الهی از قصر روحانی بی ستر و حجاب دويد
و سؤال از اسامی ايشان نمود و جميع مذکور شد الّا
اسمی از اسمآء. و چون اصرار رفت حرف اوّل اسم از
لسان جاری شد اهل غرفات از مکامن عزّ خود بيرون
دويدند و چون بحرف دوم رسيد جميع بر تراب ريختند.
در آن وقت ندا از مکمن قرب رسيد زياده بر اين جايز نه.
انّا کنّا شهدآء علی ما فعلوا و حينئذٍ کانوا يفعلون.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۹, چهارشنبه

ای فرزند کنيز من

ای فرزند کنيز من لازال هدايت باقوال
بوده و اين زمان بافعال گشته .يعنی بايد جميع افعال
قدسی از هيکل انسانی ظاهر شود چه که در اقوال
کلّ شريکند و لکن افعال پاک و مقدّس مخصوص
دوستان ماست. پس بجان سعی نمائيد تا بافعال از جميع
ناس ممتاز شويد. کذلک نصحناکم فی لوح قدس منير.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۸, سه‌شنبه

ای ابنآء غفلت

ای ابنآء غفلت به پادشاهی فانی دل مبنديد
و مسرور مشويد. مثل شما مثل طير غافلی است که
بر شاخه باغی در کمال اطمينان بسرايد و بغتةً صيّاد
اجل او را بخاک اندازد ديگر از نغمه و هيکل و رنگ
او اثری باقی نماند. پس پند گيريد ای بندگان هوی.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۷, دوشنبه

ای ابنآء غرور

ای ابنآء غرور بسلطنت فانيه ايّامی
از جبروت باقی من گذشته و خود را باسباب زرد
و سرخ می آرائيد و بدين سبب افتخار می نمائيد. قسم
بجمالم که جميع را در خيمه يکرنگ تراب درآورم و همه
اين رنگهای مختلفه را از ميان بردارم مگر کسانيکه
برنگ من درآيند و آن تقديس از همهء رنگها است.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۶, یکشنبه

ای دوست من

ای دوست من تو شمس سمآء قدس منی
خود را به کسوف دنيا ميالای. حجاب غفلت را خرق
کن تا بی پرده و حجاب از خلف سحاب بدر آئی و جميع
موجودات را بخلعت هستی بيارائی.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۵, شنبه

ای بنده من

ای بنده من مثل تو مثل سيف پر جوهری است
که در غلاف تيره پنهان باشد و باين سبب قدر
آن بر جوهريان مستور ماند. پس از غلاف نفس
و هوی بيرون آی تا جوهر تو بر عالميان هويدا و روشن آيد.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۴, جمعه

ای دوستان من

ای دوستان من ياد آوريد آن عهدی را که
در جبل فاران که در بقعه مبارکه زمان واقع شده با من
نموده‌ايد و ملأ اعلی و اصحاب مدين بقا را بر آن عهد
گواه گرفتم و حال احدی را بر آن عهد قائم نمی بينم البتّه
غرور و نافرمانی آن را از قلوب محو نموده بقسميکه اثری
از آن باقی نمانده و من دانسته صبر نمودم و اظهار نداشتم.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۳, پنجشنبه

ای پسر عيش

ای پسر عيش خوش ساحتی است
ساحت هستی اگر اندر آئی و نيکو بساطی است
بساط باقی اگر از ملک فانی برتر خرامی و مليح است
نشاط مستی اگر ساغر معانی از يد غلام الهی بياشامی.
اگر باين مراتب فائز شوی از نيستی و فنا و محنت و خطا فارغ گردی.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۱, سه‌شنبه

ای پسران آدم

ای پسران آدم کلمه طيّبه و اعمال طاهره
مقدّسه بسمآء عزّ احديّه صعود نمايد. جهد کنيد تا
اعمال از غبار ريا و کدورت نفس و هوی پاک شود
و بساحت عزّ قبول درآيد .چه که عنقريب صرّافان
وجود در پيشگاه حضور معبود جز تقوای خالص
نپذيرند و غير عمل پاک قبول ننمايند .اينست آفتاب
حکمت و معانی که از افق فم مشيّت ربّانی اشراق
فرمود طوبی للمقبلين.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۰, دوشنبه

ای گياه

ای گياه خاک چگونه است که با دست
آلوده بشکر مباشرت جامه خود ننمائی و با دل آلوده
به کثافت شهوت و هوی معاشرتم را جوئی و به ممالک
قدسم راه خواهی؟ هيهات هيهات عمّا أنتم تريدون.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۹, یکشنبه

ای پسران وهم

ای پسران وهم بدانيد چون صبح نورانی
از افق قدس صمدانی بردمد البتّه اسرار و اعمال شيطانی
که در ليل ظلمانی معمول شده ظاهر شود و بر عالميان هويدا گردد.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۸, شنبه

ای مهاجران

ای مهاجران لسان مخصوص ذکر منست
به غيبت ميالائيد و اگر نفس ناری غلبه نمايد
بذکر عيوب خود مشغول شويد نه به غيبت خلق من.
زيرا که هر کدام از شما بنفس خود اَبصَر و اعرفيد از نفوس عباد من.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۷, جمعه

ای عاصيان

ای عاصيان بردباری من شما را جری
نمود و صبر من شما را بغفلت آورد که در سبيلهای
مهلک خطرناک بر مراکب نار نفس بی باک ميرانيد
گويا مرا غافل شمرده‌ايد و يا بی خبر انگاشته‌ايد.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۶, پنجشنبه

ای ظالمان ارض

ای ظالمان ارض از ظلم دست خود را
کوتاه نمائيد که قسم ياد نموده‌ام از ظلم احدی نگذرم
و اين عهدی است که در لوح محفوظ محتوم داشتم و بخاتم عزّ مختوم.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۵, چهارشنبه

بگو ای اهل ارض

بگو ای اهل ارض براستی بدانيد که
بلای ناگهانی شما را در پی است و عقاب عظيمی از
عقب. گمان مبريد که آنچه را مرتکب شديد از نظر
محو شده. قسم بجمالم که در الواح زبرجدی از قلم جلی
جميع اعمال شما ثبت گشته.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۴, سه‌شنبه

ای پسر خاک

ای پسر خاک از خمر بی مثال محبوب
لا يزال چشم مپوش و به خمر کدره فانيه چشم مگشا.
از دست ساقی احديّه کأوس باقيه برگير تا همه هوش
شوی و از سروش غيب معنوی شنوی.
بگو ای پست فطرتان از شراب باقی
قدسم چرا بآب فانی رجوع نموديد.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۳, دوشنبه

ای پسر انسان

ای پسر انسان شبنمی از ژرف دريای رحمت
خود بر عالميان مبذول داشتم و احدی را مقبل نيافتم.
زيرا که کلّ از خمر باقی لطيف توحيد بماء کثيف
نبيد اقبال نموده‌اند و از کأس جمال باقی بجام فانی
قانع شده‌اند. فبئس ما هُم به يقنعون.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۲, یکشنبه

ای دوستان

ای دوستان براستی می گويم که جميع
آنچه در قلوب مستور نموده‌ايد نزد ما چون روز
واضح و ظاهر و هويداست و لکن ستر آنرا سبب
جود و فضل ماست نه استحقاق شما.